Is This Love or Emotional Dependency? - In Persian
By Dr. Margaret Paul, translated by ShirinSeptember 19, 2009
مارگریت پا ئول
(۲۰۰۵)
یکی از مراجعین من که اخیرا دوست دختر سابقش با او قطع رابطه کرده بود، سوال زیر را از من پرسید:
"من هنوز فکر میکنم عاشق او هستم، اما آیا این عشق است یا فقط نوعی وابستگی هیجانی؟”
من بسیاری از مواقع از خودم سوال میکنم آیا عاشق شدن حاصل خود رنج دیده است ؟(حداقل برای من) چون اینطور احساس میکنم که نمی توانم بدون دیگری زندگی کنم. وقتی از صمیم قلب عشق میدهم انتظار بازگشت ندارم، اما وقتی عاشق میشوم فکر میکنم این انرژی متفاوت است".
عاشق شدن میتواند از دو جای مختلف حاصل شود.
وقتی شما با خود رنج دیده یا ضمیر خود عاشق میشوید، شما عاشق چگونگی روش شخصی هستید که شما را دوست دارد. شما مسئوولیت حس ارزش گذاری و احترام به خود (عزت نفس) و شاد کامی خود را به شخص دیگری منتقل میکنید و اگر او به شما پیوسته و این مسئوولیت را خوب و به طریقی که شما دوست دارید انجام دهد، آنگاه ممکناست شما بگوید عاشق هستید، هرقدر هم خیلی آن شخص را دوست نداشته باشید، این حالت این مهم است که او چگونه شما را دوست داشته باشد.
وابستگی هیجانی زمانی رخ میدهد که شما احساس کنید نمیتوانید بدون شخص دیگری زندگی کنید. در این وضعیت قسمتی از شما که عاشق است واقعا یک بچه یا نوجوانی است که به خود یا دیگری عشق نمیدهد و تنها نیازمند عشق است. یک جای خالی درون شما است که انتظار دارید دیگری آن را پر کند، چون شما برای ارزش گذاری به خود قبول مسئوولیت نمی کنید و شما ارزش و احترام به خود را وابسته به عشق دیگری می دانید که این دلیلی میشود که شام نمیتوانید بدون دیگری زندگی کنید.
وقتی شما با خود بزرگسال خود به جای خود رنج دیده و کودک یا نوجوان محتاج به عشق عاشق میشوید نیاز به یک رابطه کاملا متفاوت دارید. به عنوان یک بزرگسال عاشق شما یاد گرفتید چگونه خودتان را با عشق و ارزشهای خودتان پرکنید. به جای اینکه نیازمند این باشید کسی شما را لبریز از عشق کرده و احساس عشق و ارزش را درشما ایجاد کند، شما قبلا احساس ارزشمندی و لبریزی از عشق دارید.شما این احساس سیری درونی را تجربه میکنید، چون شما یاد گرفتید چگونه کاملا مسولیت احساس و نیازهای خود را به دست گرفته و خود را با گرفتن عشق از منبع الهی لبریز کنید.شما از سیری سرشار هستید و میخواهید این عشق را با دیگری تقسیم کنید و بزرگسال دیگری را دوست داشته باشید که او هم لبریز از عشق است. خواست شما این است که عشق را با دیگری تقسیم کنید، نه اینکه عشق را از دیگری دریافت کنید.شخصی که خود بزرگسال شما انتخاب میکند از کسی که خود رنج دیده شما انتخاب میکند کاملا متفاوت خواهد بود.
افرادی انتخاب میکنیم از سطح مشابهی از سلامتی جسمی و سلامت هیجانی برخوردارند. بدیهی است که بیشترین وظیفه که شما درون خودتان انجام دادید ارتباط با عشق الهی و درونی کردن آن برای دوست داشتن و توجه به خود است و شما کسی را جذب خواهید کرد که همین کار را انجام میدهد. وقتی شما با خود رنج دیده خود شخصی را انتخاب میکنید، مطمئناً کسی را انتخاب خواهید کرد کار لبریز کردن شما را انجام دهد و اشکال این خواهد بود که شخص دیگر ممکناست تلاش کند تا شما را لبریز از عشق کند به امید اینکه شما نیز او را از عشق لبریز کنید.دو نفری که به جای تقسیم عشق با هم، تقاضای عشق از دیگری دارند، سرانجام از یکدیگر ناامید خواهند شد. هر کدام از آنها دیگری را به دلیل اینکه او را به روشی که می خواسته دوست داشته شود و نشده، سرزنش خواهند کرد. اغلب به این دلیل روابط قطع میشود که یکی یا هر دو شریک عشقی مسئوولیت پذیری احساس خود و احترام بخود را نداشته و دیگری را برای نتایج ناخوشایند به بار آماده سرزنش میکنند.
اگر شما دلبسته کسی هستید که احساس میکنید نمی توانید بدون او زندگی کنید سعی کنید برای خودتان و دیگران مشخص کنید چه چیزی از این شخص میخواهید. وظیفه شما اینست که برای خودتان کسی شوید که میخواهید دیگران برای شما باشند. آنگاه شما میتوانید عاشق شوید نه اینکه نیازمند عشق باشید. شما قادر به دوست داشتن دیگری خواهید شد برای کسی که او هست نه اینکه برای آنچه این شخص می تواند برای شما انجام دهد. به جای نیاز به عشق گرفتن شام می توانید از صمیم قلب عشق بدهید برای لذت بردن و احساس لبریز شدن از دادن عشق به دیگری.
Send this article to a friend Print this article Bookmarked 0 time(s)
Related Articles |
---|
Emotional Dependency or Emotional Responsibility? - In Persian |
Comments
Author | Comment | Date |
---|---|---|
Join the Inner Bonding Community to add your comment to articles and see the comments of others... |
Daily Inspiration
Courage is taking the loving action in the face of fear, rather than letting fear govern your choices. If there was no fear, there would be no need for courage. Therefore, fear is no reason to wait to take the loving action in your own behalf and in behalf of others.
By Dr.Margaret Paul